دیکشنری
داستان آبیدیک
off shore fisheries
ɔf ʃɔɹ fɪʃəɹiz
فارسی
1
عمومی
::
شیلات دوراز كرانه
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
OFF ONE'S GUARD
OFF ONE'S HANDS
OFF ONES HE
OFF ONE'S HEAD
OFF ONE'S HIGH HORSE
OFF ONE'S ROCKER
OFF PLMB
OFF PRINT
OFF PUTTING
OFF RAMP
OFF ROAD VEHICLE
OFF ROCKER
OFF SEASON
OFF SEASON PERIOD
OFF SHORE
OFF SHORE FISHERIES
OFF SIDE
OFF STATE VOLTAGE
OFF THE SHELF SYSTEM
OFF THE AIR
OFF THE BEAM
OFF THE BEATEN PATH
OFF THE BEATEN TRACK
OFF THE CUFF
OFF THE DEEP END
OFF THE GROUND
OFF THE HANDLE
OFF THE HOOK
OFF THE MAP
OFF THE MARK
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید